MON.LADY
𝓶𝓸𝓸𝓷 𝓵𝓪𝓭𝔂
#AZYAD.RAFTEH#
𖣴𖣘 𖣐ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ #𝙥𝙖𝙧𝙩4
بعد از خداحافظی از پدرام، به اتاقم رفتم!
در اتاقمو باز کردم. بلافاصله رفتم دوش گرفتم.
با حوله تنپوش رو به روی آیینه قدی، ایستادم
صورت گرد، چشمای درشت و آبی روشن، قدم تقریبا بلند بود ۱۷۰ بودم، موهای قهوهایی روشن لَخت و پوست سفید. بینی دخترونه که البته پارسال عمل کرده بودم و لبهای متناسب.
آبموهامو با حوله کوچیک گرفتم و بعد خشک کردم!
موهام نیازی به صاف کردن نداشت و فقط سشوار کشیدم.
در کمدم رو باز کردم. اصلا از لباسای باز خوشم نمیومد و همیشه لباس بسته میپوشیدم.
از بین لباسهام، یه لباس ماسکی مشکی لَمه انتخاب کردم. استیناش تا مچ دستم بود. و یقهاش هم قایقی بود.
لباس رو پوشیدم. چرخ زدم:
_نه موهام خوب نیس!
دستگاه اتو رو داغ کردم و با آرامش موهامو فر درشت کردم:
_عالی شد.
شروع کردم به آرایش! یه آرایش خیلی خوشگل!
𖣴𖣘 𖣐ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━
#AZYAD.RAFTEH#
𖣴𖣘 𖣐ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ #𝙥𝙖𝙧𝙩4
بعد از خداحافظی از پدرام، به اتاقم رفتم!
در اتاقمو باز کردم. بلافاصله رفتم دوش گرفتم.
با حوله تنپوش رو به روی آیینه قدی، ایستادم
صورت گرد، چشمای درشت و آبی روشن، قدم تقریبا بلند بود ۱۷۰ بودم، موهای قهوهایی روشن لَخت و پوست سفید. بینی دخترونه که البته پارسال عمل کرده بودم و لبهای متناسب.
آبموهامو با حوله کوچیک گرفتم و بعد خشک کردم!
موهام نیازی به صاف کردن نداشت و فقط سشوار کشیدم.
در کمدم رو باز کردم. اصلا از لباسای باز خوشم نمیومد و همیشه لباس بسته میپوشیدم.
از بین لباسهام، یه لباس ماسکی مشکی لَمه انتخاب کردم. استیناش تا مچ دستم بود. و یقهاش هم قایقی بود.
لباس رو پوشیدم. چرخ زدم:
_نه موهام خوب نیس!
دستگاه اتو رو داغ کردم و با آرامش موهامو فر درشت کردم:
_عالی شد.
شروع کردم به آرایش! یه آرایش خیلی خوشگل!
𖣴𖣘 𖣐ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━
- ۸۱۰
- ۲۹ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط